يك شاعر معتقد است: ادبیات ضد تبدیل شدن به دانش تکامل انسان است.
کورش کرمپور اظهار کرد: ادبيات اصلا به تکامل فکر نميکند. ادبيات ادعاي دين و فلسفه را ندارد بلکه به موازات آنها کار ميکند. هر چه قدر آنها خودشان را نظاممندتر ميکنند و خودشان را به دانش تبديل ميکنند ادبيات ضد تبديل شدن به دانش است.
او بيان کرد: به عنوان مثال دين تبديل به دانش ميشود يا فلسفه تبديل به دانش و بعد به ابزار قدرت تبديل ميشود و نظام سياسي از آن بيرون ميآيد اما از دل ادبيات نظام سياسي بيرون نميزند. مثلا ما دولتمرد ادبي نداريم. ما رييس جمهور ادبي نداريم اما از دل فلسفه يا سياست رييس جمهور بيرون ميآيد.
وي با بيان اين كه ادبيات را بايد ضد طبقهبندي دانش تکامل انسان فرض کرد توضيح داد: چون ادبيات در طول تاريخ ضد طبقهبندي دانش رفتار کرده بنابراين نميتواند به شكل نظاممند در تکامل انسان نقشي داشته باشد.
كرمپور ادامه داد: هم فلسفه و هم دين در تلاش هستند دانش تکاملي را طبقهبندي کنند و دانش بستهبندي شده دانشي است كه هم بتوان آن را مهار کرد و هم بتوان آن را آموزش داد. در حالي كه ادبيات نه قابل مهار شدن است، نه قابل آموزش است و نه خودش را ابزار کسي قرار ميدهد.
او با اشاره به اين كه ادبيات ميتواند نگرش انسان را عوض کند اما نقطه هدف ادبيات خودش است تصريح كرد: وقتي سوالي مبني بر نقش ادبيات در تعالي انسان مطرح ميشود دليل آن فهم کلاسيک از ادبيات است. يعني يکي از دستورهاي مکتب کلاسيک اروپا در آن زمان اين بود که ادبيات نقش آموزشي داشته باشد.
اين شاعر اظهار كرد: آموزش و پرورشي نگاه کردن به ادبيات مال خود ادبيات نيست بلکه اين نگاه متعلق به کساني است که ميخواهند از ادبيات براي طبقهبندي افراد جامعه استفاده کنند. در واقع تکامل در مفهوم آموزشي خودش را به ادبيات تحميل ميکند.
كرمپور افزود: جريانهاي آموزشي در ادبيات کلاسيک ما با دربار نسبت دارند. همچنين همه شاعران بزرگ ما با دربار نسبتي دارند چراکه در شعرشان بخش آموزشي وجود داشته است. پس تکامل آموزش ميخواهد و کار ادبيات نيز آموزش نيست و کساني که اين موضوع را مطرح ميکنند ميخواهند ادبيات مستقل را به حاشيه ببرند.
وي بيان کرد: ادبيات ضد تکامل است اما شعر خود تکامل است. يعني شعر خودش ادعاي تکامل دارد. شعر اصلا ادبيات نيست و نسبت آن با زبان است. به همين دليل شاعر از يک اديب بزرگتر است. هميشه در کل تاريخ شاعران را با پيغمبران مقايسه ميکردهاند.